در آستانه ورود به دهه پنجم یک زندگی پرهیاهو اما کم ثمر ||| یک مادر و یک همسر، یک دانشجو و یک معلم و یک همکار||| گرفتار دنیا و شرمنده آخرت...
- کتاب و پادکست و نوشتن و خوندن و خوندن و خوندن چیزهایی که نوشته شده...
- بیزارم از موبایل و شبکه های اجتماعی و صحبت کردن با تلفن و درس دادن تو دانشگاه |||| بقیه چیزهای زندگیم رو بهرحال یک جوری تحمل می کنم...